مقاله : چگونه نه بگوییم ؟
شما ممکن است نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر یا نگران واردآمدن آسیبی به روابط باشید. بنابراین، ارتباطات خود رامانند شی شکننده تلقی میکنید که البته به اطاعت های دائمی شما وابسته میباشد. شما همانند بسیاری از افراد چه بسا از نه گفتن احساس گناه می کنید، چون شما آموخته اید برای اجتناب از آسیب وارد کردن به احساسات دیگران، خواستههای خود دست بکشید. بنابراین احساس مسئولیت شما در قبال احساسات شخصی دیگران به حق جلوه میکند، گویی شادی آنها در گرو موافقت شماست. بدین ترتیب ممکن است شما احساس کنید با نفی آنهابه دلیل خودخواهی و خودمداری انسان بدی هستید زیرا به شما یاد گرفتهاید که باید فداکار باشید وخود را نادیده انگارید.
بنابراین، شما بیش از خودتان دلواپس و متوجه دیگران هستید و وقتی از شما تقاضائی میشود ممکن است احساس کنید مورد لطف وموهبت قرار گرفتهاید. این امر سبب میشود تا احساس مهم بودن کنید ونگران آن باشید که در صورت مخالفت هرگز دوباره چنین تقاضایی از شما نشود. اینها، نمونههایی از احساسات دست و پا گیر هستند که میتوانند در آزادی عمل شما مداخله کنند.
چه راههایی ، گفتن کلمه " نه "را آسانتر میسازد؟
.اولین کاری که باید انجام داد، تشخیص احساسات دست و پاگیر یا باورهایی است که در سر شما وجود دارند. برای مثال اگر دوستتان میخواهد اتومبیل شما را برای رفتن به سفر قرض کند، با گفتن کلمه نه، چه نتایج منفی را پیش بینی میکنید؟ آیا میترسید به کارفرمای خود پاسخ منفی بدهید، آیا از برکنارشدن از کارتان در هراسید؟ اگر به استاد خود پاسخ منفی بدهید، آیا انتظار دارید نمره پایین را در آن درس کسب کنید؟
پس شما در ابتدا انتظار فاجعه آمیزی از"نه گفتن" تشخیص دادهاید و در گام بعدی آن انتظارات را با واقع نگری بیشتری بیان میکنید.
برای مثال ممکن است به خودتان بگوئید اگر پاسخ منفی بدهم چه بسا دوستم از این که اتومبیل را به او قرض ندادم از من ناراحت بشود، ولی دوست شما به خاطر این گونه مسایل ناراحت نیست او احتمالا به خاطر آن که کلمه "نه" را به صراحت به کار بردهاید، احترام بیشتری برایتان قائل خواهد شد.
ممکن است کارفرمای شما از این که حاضر به اضافه کار نشدم خوشحال نباشد؛ اما وقتی در آن روز، اضافهکاری برای من مایه دردسر بود، امتناع امری موجه بوده است. وقتی با کاری که مایل به انجامش نیستید، موافقت می کنید، احتمالا از خودتان ناراحت میشوید. همچنین ممکن است از دیگری برنجد و یا از او خشمگین شوید در این گونه موارد کلمه " نه "به صورت غیرکلامی ،سکوت ، فکر کردن راجع به مسائل دیگر به هنگام حضور در جمع، ظاهر میگردد. خود را نادیده انگاشتن سبب تحمیل رفتارهای ناخواستهای است که دیگران از ما میخواهند و این امر سبب میشود آنها نسبت به ابراز درخواستهای غیر منطقی خود تشویق شوند. پس از آنکه باورها و اعتقادات خود را به شیو های منطقی تر مرتب کردید، برای گفتن کلمه " نه " آمادگی پیدا میکنید و از این امر احساس خوبی به شما دست میدهد.
قدم بعدی، گفتن کلمه " نه "، به شیو های مستقیم به طرف مقابل است، به گونهای که قاطعیت در صدا و رفتار شما موج بزند. مطمئن شوید پیامهای غیر کلامی هم سنگ کلمات هستند. آیا ارتباط چشمی برقرار می کنید؟ آیا لحن کلام شما خالی از پوزش و عذر خواهی است؟
بخاطر آنکه از سنین کودکی اجتماع شما را به تسلیم شدن و مطیع بودن وادار کرده است، گفتن کلمه " نه "در دفعات نخست، بدون شرم کار بسیار دشوار خواهد بود.
برای آسانتر ساختن این مرحله، در موقعیتهایی که خطر پایین دارند، گفتن پاسخ های منفی را آغاز کنید. به خصوص زمانی که، کاملا مطمئن هستید که حق گفتن کلمه " نه " را دارید. با این تمرین اطمینان به خود را بنا خواهید کرد ونیز توانایی گفتن کلمه نه را در موقعیتهای مشکلتر بدست خواهید آورد. و بالاخره در مواقعی که از درون به خود مطمئن نیستید این تمرین سبب بروز اطمینان میشود.
به طور معمول، گفتن نه به برخی افراد آسانتر از دیگران است احتمالا این افراد برای شما، دوستان نزدیک، غریبهها و خانواده هستند. وقوع یک موقعیت را پیش بینی کنید و تمرین کنید که در آن موقعیت چه خواهید گفت. گفتن کلمه نه را به طریقی مستقیم و صریح تمرین نمایید. نسبت به کلیه رفتارهای خود و لحن کلامتان به هنگام گفتن جمله منفی آگاه باشید .
در موقعیتهای مشکلتری که نسبت به ماهیت و چگونگی پاسخ خود مطمئن نیستید، با گفتن این جمله به دیگران: "میتوانم دربارهاش فکر کنم"مقداری زمان در اختیار خود بگیرید. سپس احساسات خود را بررسی کنید چه عقاید و انتظارات نامعقولی شما را به گفتن "نه " وا می دارد.
وقتی کلمه "نه " را بکار بردید و طرف مقابل همچنان برخواستهاش اصرار ورزید و اولین کلمه نه شما را نشنیده گرفت. شما باید بر مخالفت خود پافشاری کنید. آیا از آن دسته افرادی هستید که به آسانی تسلیم میشوید؟ یا آمادگی عصبانی شدن را دارند؟ شما احتمالا باید توجه آنها را بطور مؤثری جلب کنید و به آنها بگویید، اما من مخالفت کردهام و واقعا منظورم مخالفت است.
به رغم اینگونه پیامها چون بسیاری ازما با سازگاری و انعطا فپذیری بزرگ شدهایم، به خاطر دیگران از خواستههای خود میگذریم.
تشخیص این نکته مهم است که در این جا رفتار خود خواهانه سالم وجود دارد. شما حق دارید که "نه " را به کار ببرید و از این کار احساس خوبی داشته باشید.
هر قدر به احساس شخصی و خواستههای خود توجه کنید. از گفتن " بله "به دیگران احساس رضایتمندی بیشتری خواهید کرد.
مترجم :مریم نوری زاده کارشناس مرکز مشاوره دانشگاه تهران
به نظر من تردید در گفتن کلمه نه به صراحت در اکثر موارد در امور زندگی و در روابطمون عمده ترین دلیلش ترس از دست دادن و نشونه بی اعتمادی افراد نسبت به خودشون و دنیای پیرامونشونه .مثل حس تنها شدن . و یکی از دلایل مهمی که در نه گفتن به دیگران وجود داره ، ترس شنیدن خود نه و رو برو شدن با کلمه نه هستش. مرسی از شما استاد عزیز آقای پاکرو برای حضور دلگرم کننده تون.[لبخند][گل]
ممنون از شما خانم نوری زاده پیامهای زیادی دراین مقاله هست که اگر عمل شود باری از روی دوش خیلی از انسانها کم میشود ولی متاسفانه بعضیها با توجیه کردن اعمال اشتباهشان شرایط را مانع قاطعانه عمل کردن خود عنوان می کنند وبه نوعی طفره می روند ولی اگر کسی خواهان تغییر واصلاح شدن باشد قطعا به نتیجه های خوب خواهد رسید. [دست]
تشکر از حضور شما استاد عزیز بدلیل عشق بی حد شما به انسانها[گل]
salam mamnoon.matne kheili jaalebei bood. omidvaram hame betunimn azash estefade konim va ba na nagoftan be khodemun aasib nazanim. digaran baraye gaahi az ma na shenidan az ma delgir nemishan. in zehene maast ke mozu ro inghadr pichide mikone. movafagh bashid va mamnoon az ostad paakroo
سلام.متن عالی بود.ممکنه بفرمایید ترجمه چه کگتابی بود؟یا اینکه یه کتاب با همین محتوا یا مشابه معرفی بفرمایید؟